وقتی روماتا از نزدیکی مقبرهی میکای مقدس، هفتمین و آخرین مقبره در این راه، عبور میکرد، هوا دیگر کاملا تاریک شده بود. اسب پرطمطراق نژاد هاماهارین، که او از دن تامئو در بازی برده بود، دیگر کاملا از کار افتاده شده بود: دائما عرق میکرد، پاهایش آنقدر به این طرف و آن طرف خورده بودند، دردناک شده بودند و به شکل کاملا زشت و نامتعادلی یورتمه میرفت. روماتا با زانوهایش پهلوهای او را فشار میداد، با دستکشهایش به وسط دو گوش اسب میزد، اما او فقط با حالت یاس و ناامیدی سرش را تکان میداد...
خرید کتاب خدا بودن سخت است
جستجوی کتاب خدا بودن سخت است در گودریدز
معرفی کتاب خدا بودن سخت است از نگاه کاربران
مشاهده لینک اصلی
مشاهده لینک اصلی
مشاهده لینک اصلی
مشاهده لینک اصلی
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب خدا بودن سخت است
خرید کتاب خدا بودن سخت است
جستجوی کتاب خدا بودن سخت است در گودریدز
مشاهده لینک اصلی
مشاهده لینک اصلی
مشاهده لینک اصلی
مشاهده لینک اصلی
مشاهده لینک اصلی